اندیکاتور یا Indicator یکی از ابزارهایی است که جدال برای تایید استفاده از آن و رد استفاده از آن میان معامله گران بحث برانگیز است. بعضی از معامله گران به طور کلی استفاده از هرگونه اندیکاتور را رد میکنند، و بعضی دیگر در کنار استفاده از اندیکاتورها، حتی دست به خلق اندیکاتورهای شخصی نیز برای تحلیل و معاملات خود میزنند.
در مقاله پیش رو قرار است به زبانی ساده بدانیم اندیکاتور چیست و خاستگاه تاریخی استفاده از آن چه زمانی بوده. پس از آشنایی با چند نمونه از آن، اندیکاتورهای مهم را نیز بررسی میکنیم و با پاسخ به سوال «کدام اندیکاتور مهمتر است؟» به انتهای این مقاله خواهیم رسید.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها، ابزارهایی مهم و پراستفادهای در تحلیل تکنیکال هستند. آنها معمولا بر اساس قیمت و حجم معاملات ارزدیجیتال یا سهام یک شرکت و جفت ارز مشخص، الگوهایی را که براساس زبانهای برنامهنویسی نوشته شده، تشخیص میدهند و اطلاعاتی در مورد جهت و قدرت روند بازار را ارائه میدهند. اندیکاتورها برای کمک به تصمیمگیری در خصوص خرید یا فروش داراییها و همچنین تشخیص زمان مناسب و نقطه مناسب ورود به معامله و خروج از معامله به ما کمک میکنند.
به عنوان مثال RSI یک اندیکاتور مشهور در این زمینه است که معامله گران را برای ورود قیمت به محدوده اشباع خرید و فروش آگاه میکند.
تاریخچه استفاده از اندیکاتورها
به تعریف پاراگراف قبلی برای مفهوم اندیکاتور برگردیم، گفتیم ابزارهایی هستند که برنامه ریزی میشوند تا اطلاعات خاصی از قیمت را به ما نشان دهند. براساس همین تعریف میتوانیم کندلهای ژاپنی را نیز Indicator بنامیم.
در واقع ما برنامه ریزی کردیم تا قیمت در قالب کندلهای چند قسمتی به ما نشان داده شوند، در صورتی که قیمت تنها فقط یک عدد در لحظه است. براساس همین نتیجه گیری میتوانیم تاریخچه اندیکاتورها را از قرن ۱۷ میلادی، که تاجران ژاپنی از نمودارهای شمعی و الگوهای قیمتی برای تحلیل بازار استفاده میکردند محاسبه کنیم تا قرن ۲۰ میلادی که تحلیل تکنیکال به صورت گستردهتری شناخته شد و اندیکاتورهای بیشتری ایجاد شدند.
اندیکاتورها چگونه ایجاد میشوند؟
اندیکاتورها معمولا بر اساس فرمولهای ریاضی و آماری ساخته میشوند. درصورتی که شما سواد آکادمیک اقتصادی را دنبال کنید، مدل سازیهای اقتصادی درواقع پایههای اساسی و علمیتر اندیکاتور نویسی هستند.
این فرمولها بر اساس دادههای قیمت و حجم معاملاتی که برای مدلسازی مد نظرتان نیاز دارید، استخراج میشوند و به دادههای ورودی تبدیل میشوند تا نمودارها و سیگنالهای مربوطه را براساس معادلات ریاضیاتی و کدهای برنامه نویسی، ایجاد کنند. اندیکاتورها ممکن است به صورت تکنیکال یا حتی برای سنجش ارزش ذاتی، تحلیلی فاندامنتال طراحی شوند.
در واقع شما تصمیم میگیرید چه نوع اندیکاتوری نیاز دارید؟ نیاز دارید درباره اشتباع خرید و فروش بدایند؟ دادههای حجم را مورد بررسی قراردهید، سایکلهای بازار را مطالعه کنید تا بدانید از میان شاخصهای انبوه بازار، کدام یک از آنان میتواند در قالب یک سیستم ریاضی-برنامهنویسی به شما کمک کند.
براساس توابع ریاضیاتی شما یک سیستم طراحی میکنید، ورودی دیتاها وشاخصهای عددی هستند. توجه داشته باشید که دادههای شما تماما باید عددی و قابل مقایسه باشند، به همین دلیل حتی درصورتی که نیاز دارید اندیکاتورهای فاندامنتالی بنویسید باید بتوانید آن دادههای انتزاعی را به یک ساختار قابل اندازه گیری تبدیل کنید تا خروجی نیز به شما کمک کند.
سیستم شما که مجموعهای از فرآیند محاسباتی و برنامهنویسی است داده هارا دچار تحول و محاسبه میکند و به شکلی که میخواهید خروجی را دریافت میکنید.
به عنوان مثال، درصورتی که نیاز داشته باشید اندیکاتورتان را همراه با چارت قیمتی ببینید خروجی باید به شکل نمودار خطی باشد. در صورتی که نیازی به Indicator همزمان در چارت ندارید، میتوانید تنها یک نمودار ساده مانند، شاخص ترس و طمع بسازید که خروجی کلی به شما بدهد.
انواع اندیکاتور
۱. اندیکاتورهای روند دار: مانند میانگین متحرک، خطوط روند و بولینگر باند.
۲. اندیکاتورهای Momentum: مانند اشباع خرید و فروش، اشباع سازماندهی و شاخص قوت نسبی که برای تعیین سرعت حرکت روند صعودی و یا نزولی ارزش قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
۳. اندیکاتورهای حجم: مانند نسبت حجم، تراز تقاضا و عرضه، و دیگر اندیکاتورهایی که حجم بازار را با مدل سازیهای متفاوت نمایش میدهند.
۴. نسبت قیمت به درآمد (P/E): این اندیکاتور در بازار سهام استفاده میشود و نسبت قیمت سهم به درآمد سهم را نشان میدهد و میتواند در بررسی ارزش سهم و تعیین شرایط بازار مورد استفاده باشد.
این ۴ مورد به صورت کلی، دسته بندیهایی بودند که میتواند دیدگاه شما را با زبانی سطحی و کافی به دستهبندی اندیکاتورها آشنا کند.
اندیکاتورهای مهم کدام اند؟
۱. میانگین متحرک
میانگین متحرک (Moving Average) یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور بر اساس میانگین قیمتها در یک بازه زمانی خاص محاسبه میشود. به عنوان مثال، میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین قیمتهای اخیر را در ۵۰ روز گذشته محاسبه میکند (قیمت بسته شدن یا بازشدن قیمت ۵۰ روز را درهم جمع میکند و بعد تقسیم بر ۵۰ میکند). این اندیکاتور به شکل یک خط روند در نمودار قیمت نمایش داده میشود و میتواند به تشخیص جهت و بررسی قدرت روند به معاملهگر کمک کند.
نکته: میانگین متحرکها در بررسی دادههای اقتصادی توسط اقتصاددانان بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
۲. اندیکاتور RSI
شاخص قوت نسبی یا Relative Strength Index یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم بین تریدها است که برای اندازهگیری قدرت خریداران و فروشندگان در بازار استفاده میشود. این شاخص را بر اساس نسبت میانگین سود روزانه به میانگین ضرر روزانه محاسبه میکنند.
به عنوان مثال، اگر در این اندیکاتور شما ببینید که RSI در بیت کوین یا هر ارزدیجیتال دیگر بیشتر از ۷۰ باشد، این ممکن است نشان دهد که بازار در حال اشباع خرید است و قیمت آن ارزدیجیتال ممکن است با تغییر روند، نزولی شود.
در واقع هرچه میزان سود بازیگران بازار بیشتر شود، تریدرها پتانسیل بیشتری برای خارج شدن از بازار و سیو سود خواهند داشت.
۳. بولینگربند
بالینگرباند دیگر اندیکاتوری است که بر اساس میانگین متحرک و انحراف معیار قیمتی محاسبه میشود. این Indicator سه خط را در چارت شما نشان میدهد: خط میانگین متحرک، خط بالای بالینگرباند و خط پایین بالینگرباند. خط میانگین متحرک معمولاً به عنوان خط روند استفاده میشود و خطوط بالا و پایین بالینگرباند به عنوان نقاطی که قیمت با اشباع خرید یا فروش درگیر است را نشان میدهند مورد استفاده قرار میگیرد.
سه اندیکاتور مهم بازار که بسیار هم مورد استفاده قرار میگیرند را باهم بررسی کردیم و نشان دادیم که چه معنا و دیتایی را با خود به همراه دارند، در بازار هزاران اندیکاتور وجود دارد که بیشترآنها به جدای اینکه هیچ استفاده و ارزشی ندارند بلکه میتوانند خطاهای معاملاتی شما را بسیار بالا ببرند.
و بسیاری نیز انشعابی بیارزش از اندیکاتورهای پراستفادهتر هستند و به خودی خود، ارزش افزوده مدلسازی ندارند.
کدام اندیکاتور بهتر است؟
اینجا نقطهای است که قرار است به پاسخ اولین سوالمان بپردازیم. جدا از اینکه اصلا اندیکاتور خوب چیست؟ یا کدام اندیکاتور بهتر است؟ بیایید کمی به این سوال چالش برانگیز که اصلا اندیکاتورها ارزش استفاده دارند یا نه بپردازیم. در کلامی ساده، بسیار به شما و سبک تحلیلی شما بستگی دارد.
درصورتی که شما براساس پرایس اکشن و در تایم فریمهای پایین مانند ۱۵ دقیقه و ۱ دقیقه معامله میکنید خود به خود نیازی به اندیکاتور ندارید، و وجودش زیان بار نیز خواهد بود.
درصورتی که شما یک ایچیموکو کار باشید، کل فضای سبک تحلیلی شما برگرفته از یک Indicator است، و احتمالا برای رفع نیاز خود به بررسی برخی از دیتاها، نیازمند ترکیب چند اندیکاتور هستید.
تجربیات و مطالعات نشان داده مغز در سیستم فکری-تحلیلی ساده و کم خلاقیت که بسیار هم مهم است، عملکرد بسیار بهتری به نسبت تحلیل و معامله در سیستمی پر از اندیکاتور و اطلاعات و بررسی و محاسبه و… دارد.
سخن نهایی
در این مقاله همانند دیگر مقالات نرخ لند سعی شد تا نگاهی صادقانه و اصولی به مبحث مورد بحث داشته باشیم تا با مطالعه بتوانید نگاهی اصولیتر به موضوع داشته باشید. امیدواریم تعریف ارزشمندی از مفهوم اندیکاتورها و ارزش و نحوه چگونگی کارکرد آنها بدست آورده باشید.